#♻️آیا در صورت صدور حکم برائت محکوم علیه از طریق واخواهی یا اعاده دادرسی دادستان اختیار یا تکلیفی نسبت به عدول از دستور ضبط وثیقه اخذ وجه الکفاله که قطعی شده است یا اعمال ماده 236 آیین دادرسی کیفری دارد؟
تاریخ نظریه : 1401/01/29
شماره نظریه : 7/1400/1775
شماره پرونده : 1775_168/1_1400ک
#✅پاسخ :✍۲ و ۱ _در صورت تخلف کفیل یا وثیقه گذار و در نتیجه صدور دستور ضبط وثیقه و اخذ وجه الکفاله از سوی دادستان در اجرای ماده 230 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 ،مختومه شدن بعدی پرونده کیفری موجب دستور یادشده نمیشود. با این وجود فلسفه وضع ماده 236 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 ،ترغیب کفیل یا وثیقه گذار به معرفی متهم یا محکوم علیه پیش از اتمام عملیات اجرایی (مربوط به اخذ وجه الکفاله یا ضبط وثیقه) با برخورداری از امتیازی است که در این ماده پیشبینی شده است و با فرض صدور قرار موقوفی اجرای حکم، قرار منع یا موقوفی تعقیب یا حکم برائت قطعی مطابق ماده 251 این قانون، پرونده مختومه شده و نیازی به معرفی متهم یا محکوم نیست و مراد و مقصود اصلی مقنن که مختومه شدن پرونده بوده است نیز حاصل شده است و لذا محرومیت کفیل یا وثیقه گذار که با مختومه شدن پرونده، معرفی متهم یا محکوم از سوی وی فاقد اثر است، از ارفاق قانونی مذکور در ماده 236 قانون یادشده منطقی و منصفانه به نظر نمیرسد. 02144334543
#وکیل_پایه_یک #وکلای_خبره_قانون #مشاوره_غیررایگان
#چکیده:
در مواردی که دادگاه #حکم_برائت متهم را صادر میکند یا به لحاظ شمول #مرورزمان، #فوت و یا #جنون متهم، #بزه #تغییر_کاربری_غیرمجاز اساساً قابل تعقیب نیست، صدور حکم به قلع و قمع بنا» از سوی #دادگاه_کیفری منتفی است.
نظریه مشورتی
تاریخ نظریه : 1400/10/04 شماره نظریه : 7/1400/639
#شماره_پرونده : 1400-192-639 ک
پاسخ :
1-اولاً، قانونگذار در مواد 215 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و 148 قانون آیین دادرسی کیفری اجازه امحای «دلیل جرم» را صادر نکرده است؛ بنابراین، در فرضی که بنا و مستحدثات، دلیل جرم قلمداد شوند، مجوز قانونی برای امحای آن یعنی قلع و قمع وجود ندارد. ثانیاً، #آلات_و_ادواتی معدوم میشوند که فاقد کاربری مجاز قانونی باشند، مثل آلات و ادوات خاص #استعمال_مواد_مخدر؛ بنابراین سنگ، آجر و آهن که در بنا و مستحدثات احداثی در #باغات و #اراضی_فاقد_کاربری مسکونی استفاده میشوند، از شمول آلات و ادواتی که باید معدوم شوند، خارج است. ثالثاً، بنا و مستحدثات احداثی در #اراضی و #باغات فاقدکاربری مسکونی جزو اموالی نیست که تحصیل آن به دلیل ارتکاب جرم باشد. به عبارت دیگر، اموال تحصیلشده در راستای ارتکاب جرم، اموالی است که مالکیت متهم برآن، منبعث از فعل مجرمانه باشد؛ بنابراین، بنا و مستحدثات احداث شده در باغات و اراضی زراعی از شمول عناوین مندرج در مواد قانونی فوقالذکر خارج است و با استناد به این عمومات نمیتوان قلع آنها را مورد حکم قرارداد، بلکه مبنای #قلع_و_قمع_بنا و مستحدثات یادشده، قانون خاص یعنی #قانون_حفظ_کاربری اراضی زراعی و باغها است.
رابعاً، با توجه به ماده 3 (اصلاحی 1/8/1358) #قانون_حفظ_کاربری اراضی زراعی و باغها و لحاظ #رأی_وحدت_رویه شماره 707 مورخ 21/12/1386 #هیأت_عمومی_دیوان_عالی کشور، چنانچه #مالکین یا #متصرفین #اراضی_زراعی و باغهای موضوع این قانون به صورت غیر مجاز و #بدون_اخذ_مجوز #کمیسیون مقرر در این قانون، اقدام به تغییر کاربری کنند، صدور حکم به قلع و قمع بنا و مستحدثات به تبع جرم، وظیفه دادگاه کیفری رسیدگیکننده به این بزه است؛ به ویژه آنکه قلع و قمع بنا و مستحدثات بدون رسیدگی قضایی و صدور حکم از سوی دادگاه، توالی فاسدی دارد؛ بنابراین، قلع و قمع بنا موضوع تبصره 2 ماده 10 قانون مذکور با توجه به مواد 2 و 10 این قانون، پس از اعلام به مراجع قضایی و صدور حکم امکانپذیر است.
2- با توجه به آنچه در پاسخ به سؤال اول گفته شد، پاسخ به این سؤال منتفی است.
3- طبق ماده 3 (اصلاحی 1/8/1385) قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها، مرتکب بزه #تغییرکاربری #اراضی_زراعی و باغها بدون اخذ مجوز از کمیسیون موضوع تبصره 1 ماده 1 قانون مذکور، علاوه بر «قلع و قمع بنا»، به پرداخت جزای نقدی به شرح مقرر در ماده 3 قانون مزبور محکوم میشود؛ لذا #صدور_حکم_محکومیت مرتکب توسط مرجع قضایی امکانپذیر است و در مواردی که دادگاه حکم برائت متهم را صادر میکند یا به لحاظ شمول #مرورزمان، #فوت و یا #جنون_متهم، بزه تغییر کاربری غیرمجاز اساساً #قابل_تعقیب نیست، صدور حکم به قلع و قمع بنا» از سوی دادگاه کیفری منتفی است.
۴۴۳۳۴۵۴۳ :تماس با مشاورین
#رای_جدید شماره ۱۴۰۰۰۹۹۷۰۹۰۵۸۱۲۳۴۲ مورخ ۱۸؍۸؍۱۴۰۰
#هیات_عمومی دیوان عدالت اداری
درباره
#ابطال_مصوبه جذب فرزندان شاهد و جانباز از طریق کارورزی و تبدیل وضعیت به قرارداد کار معین و پیمانی*
رأی هیأت عمومی
براساس ماده ۴۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۱۳۸۶، استخدام در دستگاههای اجرایی به دو روش رسمی و پیمانی است. همچنین مطابق تبصره ماده ۳۲ قانون مذکور: «دستگاههای اجرایی میتوانند در شرایط خاص با تأیید سازمان تا ده درصد پستهای سازمانی مصوب، بدون تعهد استخدامی و در سقف اعتبارات مصوب افرادی را به صورت ساعتی یا کار معین برای حداکثر یک سال به کار گیرند» و به موجب ماده ۱۲۴ همین قانون: «به کارگیری نیروی انسانی در برخی از مشاغل که سازمان اعلام میدارد در سقف پستهای سازمانی مصوب و مجوزهای استخدامی براساس قانون کار امکانپذیر میباشد.» *بنا به مراتب فوق، ماده ۵ آییننامه ساماندهی اشتغال فرزندان شهید و جانبازان ۲۵ درصد و بالاتر (موضوع تصویبنامه شماره ۴۱۴۵۹؍۲۶۲۷۵۶ مورخ ۱۳۸۸؍۱۲؍۲۷ هیأت وزیران)* که دوره »کارورزی« را به عنوان یکی از حالتهای استخدام به رسمیت شناخته و دستگاههای اجرایی را به انعقاد قرارداد کار معین با فرزندان شاهد و جانباز بدون رعایت قیود و شروط مندرج در تبصره ماده ۳۲ قانون مدیریت خدمات کشوری و سپس استخدام پیمانی آنان بعد از سه سال بدون شرکت و قبولی در آزمون استخدامی و بدون رعایت پستها و نیازهای سازمانی و سهمیه و مجوزهای استخدامی ملزم کرده، مغایر با موازین قانونی مذکور و خارج از حدود اختیار است و مستند به بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ ابطال میشود.
حکمتعلی مظفری- رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
پرونده شماره ؛ ۴۶۶-۷۶-۱۴۰۰ ح
اگر بیع به جهتی غیر از مستحق للغیر درآمدن مبیع باطل باشد، اعاده وضع به حال سابق اقتضاء آن را دارد که ثمن و خسارت ناشی از کاهش ارزش آن مسترد شود.
#نظریه_مشورتی #اداره_کل_حقوقی #قوه_قضائیه به شماره ۱۴۰۰/۵/۲۳-۷/۱۴۰۰/۴۶۶
شماره پرونده؛ ۴۶۶-۷۶-۱۴۰۰ ح
مطابق ماده ۳۶۵ قانون مدنی بیع فاسد اثری در تملک ندارد؛ لذا هرگاه کسی به عقد فاسد مالی را قبض کند، وفق قاعده علیالید ملزم به رد به مالک واقعی است و تا زمان رد ضامن است. عودت مال و اعاده وضع به حال سابق اقتضاء آن را دارد که اقرب به مثل یا قیمت مال مسترد شود و این امر منوط به مطالبه مالک نیست. در فرض سوال' که بیع به جهتی غیر از مستحق للغیر درآمدن مبیع باطل است، اعاده وضع به حال سابق اقتضاء آن را دارد که ثمن و خسارت ناشی از کاهش ارزش آن مسترد شود؛ هم چنان که حکم مقرر در ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی و ماده ۳۹۱ این قانون با لحاظ آراء وحدت رویه شماره ۷۳۳ مورخ ۱۳۹۳/۷/۱۵ و ۸۱۱ مورخ ۱۴۰۰/۴/۰۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور و ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ مؤید این دیدگاه است. بنابراین در فرض سؤال' محاسبه غرامت وارده بر ثمن معامله باید با رعایت رأی وحدت رویه شماره ۸۱۱ مورخ ۱۴۰۰/۴/۰۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور و با ارجاع امر به کارشناس و بر اساس میزان افزایش قیمت (تورم) اموالی که از نظر نوع و اوصاف مشابه همان مبیع هستند، صورت گیرد.
هموطن عزیز!
بیشتر دعاوی راجع به املاک ناشی از ثبت نکردن آنها است؛ ثبت رسمی معاملات راهکاری مناسب برای پیشگیری از طرح دعوی و شکایت است.
موسسه حقوقی بین المللی (ش.ث ۳۵۴۹) 09303131303
در اختیار داشتن رمز عابر بانک توسط متهم، قرینه بر اجازه صاحب حساب است.
#شماره_دادنامه قطعی : 9209970269700307
#دادنامه_دادگاه_بدوی :
در خصوص اتهام آقای الف.س. دایر بر سرقت عابر بانک و تحصیل مال به میزان بیست میلیون ریال موضوع شکایت آقای ع.و.، با عنایت به جامع اوراق و محتویات پرونده و اظهارات شاکی به شرح اوراق پرونده و نظر به اینکه دلیلی بر سرقت عابر بانک از سوی متهم ابراز نشده است و بر فرض سرقت عابر بانک در اختیار داشتن اصل کارت جهت برداشت وجه از حساب ضرورت دارد و تحصیل #رمز توسط متهم خود حکایت از آن دارد که کارت با اختیار در دست متهم بوده است؛ لذا وقوع جرم احراز نمی گردد. فلذا نظر به حکومت اصل کلی برائت و اصل تفسیر مضیق قوانین جزایی و با استناد به اصل 37 قانون اساسی و بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم بر #برائت متهم صادر میگردد. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است . #دادرس شعبه 1103 #دادگاه_عمومی_جزایی تهران
دادنامه دادگاه تجدیدنظر :
تجدیدنظرخواهی آقای ع.و. از دادنامه شماره 600936 مورخ 91/9/25 دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1103 تهران که به موجب آن نسبت به شکایت مشارالیه علیه آقای الف.س. مبنی بر سرقت رأی برائت صادر شده است وارد نیست، زیرا مفاد لایحه اعتراض و اوراق پرونده متضمن دلیلی نیست که مثبت بزهکاری تجدیدنظرخوانده باشد، لذا به استناد بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی بر تأیید دادنامه معترض عنه صادر می گردد. این رأی قطعی است.
#رئیس_شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار
https://telegram.me/jalalishad
چکیده:
چنانچه وکیل از موکل حق توکیل در وکالت داشته باشد، وکیل دوم از ابطال تمبر مالیاتی معاف است و همین گونه است اگر موکل وکیل خود را عزل یا او استعفاء دهد و سپس مجدداً او را در همان پرونده وکیل خود کند، وکیل از ابطال مجدد تمبر معاف است.
نظریه مشورتی شماره: 1400/05/23 7/1400/340
شماره پرونده: 340-98-1400 ع
استعلام:
#مطابق تبصره 3 ماده 103 #قانون_مالیاتهای_مستقیم مصوب 1366 با اصلاحات و الحاقات بعدی در صورتی که پس از ابطال تمبر تعقیب دعوی به وکیل دیگری واگذار شود، وکیل جدید مکلف به ابطال تمبر روی وکالت نامه مربوط نخواهد بود.
مقصود از این تبصره چیست؟ آیا منظور حق توکیل در وکالت است که نیاز به ابطال تمبر ندارد یا اینکه هر نوع واگذاری را شامل می شود مثلاً چنانچه پرونده دارای وکیل باشد و متهم در کنار وکیل قبلی خود و به صورت جداگانه وکیل دیگری نیز به دادگاه معرفی کند، آیا ابطال تمبر روی وکالت نامه اخیر ضروری است؟
پاسخ:
#وکیل در صورت داشتن حق توکیل مطابق ماده 672 قانون مدنی، می تواند برای انجام تمام یا قسمتی از مورد وکالت به دیگری تفویض وکالت کند. در این صورت وکیل دوم ، وکیل مع الواسطه موکل به شمار می آید و با عنایت به تبصره 3 ماده 103 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 و تبصره ماده 6 آیین نامه تعرفه حق الوکاله، حق المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری مصوب 1398/12/28 رئیس قوه قضاییه، چنانچه پس از ابطال تمبر، تعقیب دعوی به وکیل دیگری واگذار شود، وکیل جدید مکلف به ابطال تمبر روی وکالت نامه مربوطه نخواهد بود؛ بنابراین چون تمبر مالیاتی که هر وکیل باید به وکالت نامه ابطال و الصاق نماید تابع حق الوکاله است، در صورتی که بدون عزل یا استعفای وکیل اول، وکیل دوم اعلام وکالت کرده و وکالت وکیل اول را ادامه دهد و شخصاً نیز حق الوکاله گرفته باشد، باید مطابق ماده 6 آیین نامه پیش گفته، تمبر مالیاتی لازم را الصاق کند؛ اعم از اینکه اسامی هر دو وکیل در یک وکالت نامه ذکر شده باشد یا وکیل دوم وکالت نامه جدید را ارائه دهد. همچنین، چنانچه خواهان وکیل را عزل و سپس وکیل دیگری را به دادگاه معرفی کرده است، موضوع منصرف از تبصره 3 ماده 103 قانون مالیات های مستقیم است؛ زیرا وکالت وکیل جدید مستقل از وکالت وکیل معزول است و هر یک از نظر استحقاق دریافت حق الوکاله نیز بر اساس قوانین مربوط تابع قرارداد منعقده می باشند و در نتیجه دلیلی بر انتفای تکلیف وکیل دوم مبنی بر ابطال تمبر وجود ندارد، ولی اگر همان وکیل سابق که معزول و یا استعفاء داده است مجدداً اعلام وکالت کند، با عنایت به اینکه یک بار تمبر مالیاتی را ابطال کرده است، نمی توان وی را به ابطال تمبر مالیاتی مجدد الزام کرد. #موسسه_حقوقی_دادگستران #تماس_۰۹۳۰۳۱۳۱۳۰۳
امشب سخن ازجان جهان باید گفت
توصیف رسول«ص» انس و جان باید گفت
در شام ولادت دو قطب عالم
تبریک بـه صاحب الزمان «عج» باید گفت
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش حضرت محمد«ص» و میلاد جامع علم و عمل و پرستش، پرچم دار شاهراه ولایت علوى، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بر شـما خجسته باد
✅ نظریه مشورتی شماره ۷/۹۹/۶۲۸ مورخ ۱۳۹۹/۰۵/۲۹ اداره کل حقوقی قوه قضاییه
✍رسیدگی به دعاوی بر اساس اصل یکصد و پنجاه و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مقررات قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ و ماده ۴ اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۳ با اصلاحات و الحـاقات بعـدی در صلاحیـت دادگاههای عمومی حقوقی است و شرط یا قرارداد داوری امری خلاف اصل و صرفاً مانع صلاحیت دادگاهها براساس اراده طرفین است؛ لذا در هر موردی که نسبت به اصل معامله یا قرارداد راجع به داوری بین طرفین اختلافی باشد، از جمله ادعای جعل قرارداد داوری، طبق ماده ۴۶۱ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ دادگاه باید ابتدا به آن رسیدگی و و وجود قرارداد داوری را احراز و سپس تعیین داور کند. همچنین برای رسیدگی به ادعای جعل، الزام مدعی جعل به طرح دعوای اثبات جعلیت ضرورت ندارد و دادگاه طبق مقررات مواد ۲۱۹ به بعد قانون یاد شده به ادعای مجعول بودن قرارداد داوری رسیدگی میکند و در صورت اثبات، از تعیین داور خودداری و در صورت اثبات اصالت قرارداد داور را تعیین میکند. #وکیل_پایه_یک #وقت_فوری_۰۹۳۰۳۱۳۱۳۰۳
___________
چکیده :
تعیین #وجه_التزام بیش از #ثمن_معامله بهصورت #شرط_ضمن_عقد از مصادیق #شرط_غرری و دارا شدن غیرعادلانه بوده و شرطی نامشروع تلقی میشود
⭕️ رای دیوان
بر رسیدگی دادگاه اشکال وارد است زیرا خواهان مدعی است شرط مقرره در قرارداد خلاف قانون و موازین شرعی است و درخواست ابطال آن را کرده است. با توجه به مفاد قرارداد عادی مورخ 12047 ـ 25/5/88 و الحاقیه آن به تاریخ 3/5/89 موضوع مطروحه از دعاوی حاصله از قرارداد یادشده است. صرفنظر از این که طبق بند 13 ـ 6 قرارداد مقررشده در صورت اختلاف در مورد مشخصات و شرایط و اوصاف قرارداد مشاور املاک بهعنوان #داور_مرضی_الطرفین اعلام نظر خواهد کرد و باید دادگاه قبلاً به این موضوع رسیدگی و اخذ توضیح میکرد که به دستور مرقوم در قرارداد در مورد رسیدگی به آن توسط داور عمل شده است یا نه و طبق مقررات قانون آیین دادرسی مدنی اتخاذ تصمیم میکرد. از جهات ادعای فرجامخواهان در توجیه دعوی این است که شرط موردنظر برای تنظیم سند تعیینشده تنظیم سند رسمی با موانع اداری و قانونی مواجه بوده که انجام آنها از حیطه اختیار وی خارج بوده است تأخیر به همان سبب است دادگاه باید به صحتوسقم موانع ادعایی رسیدگی مینمود و جهت دیگر این است که فرجامخواه مدعی شده که هنوز تمام ثمن تأدیه نشده است بدیهی است از مقدمات تنظیم سند تأدیه کل ثمن است. لازم بوده در صورت صحت شرط و قانونی و مشروع بودن آن دادگاه قبلاً به صحتوسقم این ادعا هم از طرفین اخذ توضیح و به آن رسیدگی مینمود جهت توجیهی دیگر فرجامخواه غیر مشروع بودن شرط است و آن عبارت از تعیین دو فقره شرط برای تضمین تنظیم سند رسمی است یکی تأدیه مبلغ بیست هزار تومان برای هرروز است و دومی دادن چک امانی به مبلغ یکصد و پنجاه میلیون تومان میباشد و ادعا کرده که چون این شرط معادل سه برابر ثمن مورد معامله و اضافه بر شرط اول هم هست نامشروع است. ازآنجاکه طبق مقررات قانون مدنی از اوصاف شروط مندرج از عقود این است که نامشروع (بند 3 ماده 232) و خلاف مقتضای عقد (بند یک ماده 233) نباشد عدم تعادل بارز و غیرمتعارف ارزش عرفی عوضین در #عقود_معاوضی و یا #اشتراط_شرطی که موجب تملک بیش از آن گردد از مصادیق شرط ضرری و غرری و دارا شدن غیر عادلانه و آن مثل غرور و اضرار در خود عقود است و طبق موازین فقهی نامشروع است لذا دادگاه باید پس از رسیدگی و رفع نقص در موارد قبلی عندالاقتضا باید نسبت به ادعای مطروحه هم رسیدگی و حسب نتیجه حاصله مبادرت به صدور رأی کند. علیهذا فعلاً دادنامهی صادره به لحاظ نقص رسیدگی مستنداً به بند 5 ماده 371 و ماده 396 قانون آیین دادرسی مدنی نقض و رسیدگی بعدی با لحاظ بندهای الف مواد 401 و 405 قانون مزبور به دادگاه صادرکننده رأی تفویض میگردد.
رئیس شعبه 3 دیوانعالی کشورـ مستشار
#ثمن_معامله #وجه_التزام #شروط_ضمن_عقد #شرط_غرری
#داور_مرضی_الطرفین #اشتراط_شرطی @advisor_in
✅#نظریه_مشورتی #اداره_حقوقی_قوه_قضاییه
تلفن دفتر وکیل تخصصی ملک ۰۹۳۰۳۱۳۱۳۰۳
#نظریه_مشورتی_اداره_حقوقی قوه قضائیه به شماره ۱۴۰۰/۴/۲۸ - ۷/۱۴۰۰/۲۴۷
#استعلام؛
در پروندههایی که با موضوع حکم فروش و دستور فروش پس از قطعیت به واحد اجرای احکام مدنی ارجاع میشود، آیا نیم عشر اجرایی باید اخذ گردد؟
#پاسخ؛
اولاً، دستور فروش ملک مشاعی، حکم نیست تا اجرای آن نیاز به صدور اجرائیه داشته باشد؛ بنابراین پنج درصد مبلغ محکومبه موضوع ماده ۱۵۸ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ که بابت حق اجرای حکم بعد از اجراء وصول میشود، در فرض سؤال قابلیت وصول نداشته و وصول حق اجراء در این فرض سؤال منتفی است.
ثانیاً، صرف تقسیم ترکه از امور غیر ترافعی بوده و با تقدیم تقاضا از طرف هر یک از وراث به طرفیت دیگر ورثه قابل طرح است و درصورت احراز غیر قابل تقسیم بودن آن وفق ماده ۳۱۷ قانون امور حسبی مصوب ۱۳۱۹ دادگاه حکم به فروش ماترک و تقسیم ثمن حاصله بین وراث به قدرالسهم هر یک از آنها از طریق مزایده صادر میکند؛ هرچند این حکم و تقسیم ثمن حاصله بین وراث جنبه اجرایی دارد و با توجه به اینکه هر یک از ورثه ذینفع بوده و میتوانند اجرای آن را درخواست کنند، موضوع از ماده ۲ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ منصرف بوده و اجرای حکم منوط به صدور اجرائیه به تقاضای خواهان ها نیست و نیازی به صدور اجرائیه هم ندارد. بنابراین نیم عشر اجرایی (هزینه اجراء) در فرض سؤال قابلیت وصول ندارد و منتفی است.
#وکلای_خبره_قانون #تلفن_مشاوره #۴۴۳۳۴۵۴۳
#نظریه_جدید:
اگر به سبب ارزیابی خلاف واقع ملک به قیمت نامتعارف و چند برابر، خریدار مغبون گردد و در صورت محکومیت کیفری کارشناس، چنانچه خریدار از طریق فسخ به جهت غبن، موفق به جبران خسارت نشود ما به التفاوت قیمت از باب مسئولیت مدنی قابل مطالبه از کارشناس است.
#تاریخ نظریه : 1400/03/09
#شماره نظریه : 7/99/2017
#شماره پرونده : 99-16/10-2017 ح
#استعلام :
چنانچه خریداری ملکی را به واسطه نظر کارشناسی به چند برابر قیمت واقعی خریداری کند و به جای فسخ معامله به جهت خیار غبن فاحش علیه کارشناس طرح شکایت کیفری ارزیابی خلاف واقع کند و حکم بر محکومیت قطعی کارشناس صادر شود، آیا خریدار میتواند به واسطه این محکومیت کیفری از کارشناسی تفاوت قیمت و غرامات را درخواست کند؟
#پاسخ :
در فرض سؤال که شخصی ملکی را با چند برابر قیمت واقعی و به استناد نظر کارشناس خریداری کرده است و حکم قطعی بر محکومیت کیفری کارشناس به سبب ارزیابی خلاف واقع صادر شده است، با توجه به قواعد مسؤولیت مدنی، کارشناس را در حدودی میتوان به جبران خسارت محکوم کرد که امکان جبران آن به طریق دیگری از قبیل فسخ معامله میسر نباشد و یا پیگیری خواهان منتهی به جبران ضرر نشده باشد.
دفتروکلا و مشاورین حقوقی قوه قضائیه آماده ارائه خدمات به نهادها، صنوف، وکلیه اشخاص حقیقی و حقوقی با بهره گیری از توان و دانش مدرسین خبره حقوقی و وکلای پایه یک دادگستری
چکیده موضوع:
صدور حکم به پرداخت خسارت تاخیر تادیه علیه ادارات و موسسات دولتی پس از گذشت مدت مندرج در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب سال 1365 بلامانع می باشد.
نظریه مشورتی 1399/02/06 7/99/46 ح99-3/9-46
استعلام:
حکم قطعی دادگاه علیه وزارتخانه ها و موسسات دولتی مبنی بر پرداخت وجه و خسارات تأخیر تأدیه از تاریخ تقدیم دادخواست لغایت زمان اجرای حکم صادر شده است؛ با توجه به قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب 1365 که مهلت 18 ماهه جهت تأمین اعتبار برای دولت و نهاد های دولتی پیش بینی کرده است، آیا خسارت تأخیر تأدیه در این مهلت به محکوم له تعلق می گیرد؟
پاسخ:
اولاً طبق ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 از جمله شرایط امکان محکومیت محکوم علیه به پرداخت دین با محاسبه شاخص سالانه بانک مرکزی، تمکن مدیون است که در مورد ادارات و مؤسسات دولتی با لحاظ ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب 1365 شرط تمکن وقتی محقق می شود که محکوم به در بودجه منظور و پایدار شده باشد. اساساً با لحاظ قسمت اخیر ماده واحده مزبور حتی در صورت تأمین اعتبار در بودجه، اگر مسئول مربوطه از پرداخت محکوم به استنکاف نماید در صورت اثبات تخلف، به انفصال از خدمت دولت محکوم خواهد شد و اگر این استنکاف سبب وارد شدن خسارت به محکوم له باشد، مستنکف ضامن خسارت وارده است که با این ترتیب از آنجا که کیفیت اجرای احکام قطعی علیه دولت و مؤسسات دولتی با احکام صادره علیه اشخاص حقیقی و حقوقی حقوق خصوصی متمایز و متفاوت است و اجرای حکم علیه دولت و مؤسسات دولتی منوط به تأمین اعتبار در بودجه خواهد بود، لذا مستلزم تأدیه خسارت تأخیر تأدیه نمی باشد و ضمان خسارت وارده به محکوم له متوجه شخص مستنکف است. بدیهی است پس از گذشت مدت مندرج در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب سال 1365 صدور حکم به پرداخت خسارت تاخیر تادیه بلامانع می باشد. #09303131303
@jalalishad
#دفتروکلای_دادگستری ۰۹۳۰۳۱۳۱۳۰۳ #چکیده:
با بطلان گزارش اصلاحی دادگاه باید بدون نیاز به تقدیم دادخواست جدید، به رسیدگی قبلی خود ادامه دهد و تمام اقدامات و رسیدگی های قبلی انجام شده به اعتبار و قوت خود باقی است.
#نظریه_مشورتی_اداره_کل_حقوقی_قوه قضاییه
شماره 1398/07/09 7/98/982
شماره #پرونده: 982-127-98 ح
استعلام:
در دعوای مطالبه وجه، با توافق طرفین گزارش اصلاحی صادر و به موجب آن، خوانده به تملیک خودروی با پلاک انتظامی مشخصی به خواهان ملزم می شود، پس از قطعی شدن گزارش اصلاحی، خواهان به سبب عدم مالکیت خوانده بر خودروی مذکور دادخواست ابطال گزارش اصلاحی مطرح می کند و دادگاه با استدلال بر بطلان عقد صلح و عدم مالکیت مبیع، حکم بر بطلان گزارش اصلاحی صادر می کند؛ در این صورت وضعیت دعوای اصلی چگونه است؟ عده ای معتقدند که خواهان برای احقاق حق اصلی خود باید دعوای جدید مطالبه وجه مطرح کند و گروهی بر این عقیده اند که دعوای اول به جریان می افتد؛ چرا که رأی نهایی آن دعوا یعنی گزارش اصلاحی باطل شده است و خواهان در قبال پرداخت هزینه دادرسی خدمت قضایی نگرفته است و جریان دعوا ادامه دارد و قصور قاضی در تحقیق جامع در خصوص مالکیت خودرو موجب بطلان گزارش اصلاحی شده و پرونده اول به جریان می افتد. خواهشمند است نظرمشورتی آن اداره کل را اعلام نمایید.
پاسخ:
با تقدیم دادخواست کامل، دادگاه مکلف به رسیدگی می شود (قاعده اشتغال) و این تکلیف تا زمان صدور رأی نهایی(اعم از حکم یا قرار ) ادامه می یابد (قاعده فراغ). در فرض سؤال که در اثنای رسیدگی طرفین صلح و سازش نموده اند و دادگاه به علت قطع دعوا در اثر صلح آن (ماده 761 قانون مدنی) و در اجرای ماده 184 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، مبادرت صدور گزارش اصلاحی نموده است و متعاقباً حکم قطعی مبنی بر به بطلان گزارش اصلاحی صادر شده است، چون دادگاه قبلاً رأیی اعم از حکم یا قرار صادر نکرده است و با بطلان صلح، کشف شده که دعوای مطروحه قطع نشده است، دادگاه با عنایت به ملاک ماده 491 قانون یاد شده، بدون نیاز به تقدیم دادخواست جدید، به رسیدگی قبلی خود ادامه می دهد و تمام اقدامات و رسیدگی های قبلی انجام شده به اعتبار و قوت خود باقی است. #موسسه_حقوقی_دادگستران #وقت_مشاوره
تفاوت #خلع_ید و #تصرف_عدوانی: #وکیل_خبره_قانون ۴۴۳۳۴۵۴۳
#خلع_ید ، دعوایی است که مالک یک مال غیرمنقول(خانه،مغازه،زمین) بطرفیت متصرف غیر قانونی مال خود اقامه می کند و از دادگاه می خواهد که به روند تصرف غیرمجاز متصرف پایان بخشیده و ملک وی را از تصرف او خارج کرده و تحویلش بدهند، بعنوان مثال من دارای یک مغازه می باشم و به مسافرت می روم بعد از 2 سال مراجعت می کنم و متوجه می شوم یکی از همسایگان مغازه از غیبت من سوء استفاده کرده و به تصرف مغازه پرداخته و در آن مبادرت به فروش لوازم یدکی اتومبیل می نماید، هر چند به او تذکر داده می شود حاضر نمی گردد مغازه را تحویل دهد اینجاست که من باید با داشتن سند مالکیت به دادگاه محل وقوع مغازه مراجعه کرده و با تنظیم دادخواست و طرح دعوی خلع ید بطرفیت متصرف که اصطلاحا غاصب تلقی می شود حق خود را مطالبه نمایم ، شرط اصلی جهت طرح دعوی مذکور داشتن #مالکیت بلا منازع است یعنی باید سندی داشته باشیم که مالکیت ما را 100% ثابت کند مثل دفترچه مالکیت سیم سرب، یا حکم قطعی اثبات مالکیت. اما اگر واقعا مالک باشم اما مدرکی برای اثبات آن نداشته باشم و طرف مقابل هم ادعای مالکیت مرا قبول نداشته باشد اینجا باید ابتدا به دادگاه مراجعه کنم و دعوای اثبات مالکیت مطرح نمایم و با گرفتن حکم قطعی اثبات مالکیت دعوای خلع ید در شورای حل اختلاف مطرح نمایم و الا موفق نمی شوم . لازم به ذکر است دعوای خلع ید با دعوا تصرف عدوانی و تخلیه متفاوت است زیرا منشاء دعوای خلع ید غصب است و هیچ قراردادی بین مالک و متصرف وجود ندارد اما در تخلیه قرارداد وجود دارد اما با وصف اینکه مدت اجاره پایان پذیرفته است مستاجر حاضر به تخلیه ملک نیست اینجا باید دعوای تخلیه مطرح کرد که در آن مالکیت عین ملک نیز شرط نیست همین که شما مالک منافع هم باشی کفایت می کند، تصرف عدوانی نیز که به دو صورت کیفری و حقوقی قابل طرح است باز موضوع فرق می کند در دعوای تصرف عدوانی حقوقی فقط اثبات سابقه تصرف کافی است و نیازی به اثبات مالکیت (عین و منافع) نیست همین که سبق تصرف خواهان و لحوق تصرف خوانده و عدوانی بودن تصرف ثابت شود کافی است اما در شکایت تصرف عدوانی کیفری طبق ماده690 قانون مجازات اسلامی 1375 اختلاف نظر وجود دارد، عده ای مالکیت را شرط می دانند اما عده دیگری فقط سبق تصرف را کافی می دانند که رویه قضایی نظر اول یعنی اثبات مالکیت را پذیرفته است. با توجه به ق.آ.د.م رسیدگی به #دعوای_خلع_ید در حیطه اختیارات #دادگاه عمومی میباشد و دعوای تصرف عدوانی به انتخاب مدعی می باشد.
در مواردی هم مدعی طبق ماده ۶۹۰ ق.م عمل مینماید که از نظر مهلت و مدت شکایت محدودیت ندارد.
#وکیل_من #۰۹۳۰۳۱۳۱۳۰۳
#رأی وحدت رویه شماره ۷۷۹ـ ۱۵/۵/۱۳۹۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور؛
جمع شرط تنصیف دارایی با اجرت المثل زوجه ( یا نحله بدل از آن ) تنافی و تناقض ندارد .
با توجه به تأکید قانونگذار در صدر ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۹۱ بر شروط ضمن عقد نکاح و مندرجات سند ازدواج ، جمع شرط تنصیف دارایی که ضمن عقد نکاح مقرر شده با اجرتالمثل کارهای انجام گرفته توسط زوجه موضوع تبصره الحاقی به ماده ۳۳۶ قانون مدنی (یا نحله بدل از آن) تنافی و تعارض ندارد، بنابراین تعیین اجرتالمثل کارهای زوجه از سوی دادگاه او را از حقوق استحقاقی ناشی از شرط تنصیف دارایی محروم نمیسازد و در چنین مواردی دادگاه باید علاوه بر تعیین اجرتالمثل کارهایی که زوجه انجام داده، نسبت به حقوق او ناشی از آن شرط نیز رسیدگی و تعیین تکلیف نماید .
به نام خدا
اساسنامه موسسات مشاوران حقوقی وکلا، کارشناسان موضوع ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 17/9/1379
با عنایات خداوند متعال و باستناد به ماده یک آئین نامه اصلاحی ثبت تشکیلات و موسسات غیرتجارتی مصوب 1337 ناظر بر مواد 584 و 585 قانون تجارت و نظر به ماده 18 آئین نامه اجرائی ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی- اجتماعی و وکالت کارشناسان با نام ذیل براساس این اساسنامه تشکیل می گردد.
ماده 1: نام موسسه: حقوقی سیدمهدی جلالی با تغییرات بعدی پیوست به دادگستران.. تغییر یافت.
ماده 2: موضوع موسسه: وکالت در دعاوی حقوقی –کیفری-ثبتی و خانواده
ایجاد دفتر خدماتی حقوقی یا کارشناسی توسط آقای سیدمهدی جلالی دارای پروانه مشاوره حقوقی و وکالت/ کارشناسی به شماره ۱۷۵۴۲ که متعاقبا به ۳۵۵۰۸ تغییریافت، صادره از طرف معاون محترم قضائی قوه قضائیه و رئیس هیئت اجرایی مشاوران حقوقی و وکالت کارشناسان جهت ارائه خدمات حقوقی و کارشناسی بعنوان مشاوره حقوقی و وکالت یا کارشناسی در دعاوی کیفری و حقوقی- انجام وکالت در مراجع قضائی- اداری- مالی- ثبتی- دادگاههای خانواده- شهرداری ها و کمیسیون های آن بویژه کمیسیون ماده پنج – دادگاه های انقلاب و مراجع مربوطه به تعزیرات حکومتی- مراجع مالیاتی و کمیسیون های آن- هیات های رسیدگی تحت پوشش وزارت کار و امور اجتماعی- دیوان عدالت اداری- همچنین ارائه خدمات حقوقی شامل مشاوره و انجام امور وکالت از طرف خارجیان در مراجع داخلی و از طرف ایرانیان در مراجع بین المللی و دادگاهها و مراجع قضائی کشورهای خارج مطابق با ضوابط و قوانین موضوعه و موازین حقوقی بین الملل و انجام مورد دادرسی اعم از داخلی و بین المللی.
ماده 3: مراکز اصلی موسسه: شهرک غرب. فلاحی. هاشمی ۸ متعاقبا تغییر داده شد.
ماده 4- تابعیت موسسه: ایرانی
ماده 5- مدت موسسه:
از تاریخ ثبت به مدت نامحدود
ماده 6- دارائی موسسه:
موسسه دارای مبلغ ریال دارایی نقدی می باشد که متعلق به موسس آن می باشد.
تبصره: در صورتی که موسسه دارای دارائی غیرنقدی باشد باید لیست ارزیابی شده آن پیوست مدارک تشکیل موسسه گردد.
ماده 7- مجامع و هیئت مدیره:
موسسه فاقد مجمع و هیات مدیره است و فقط دارنده پروانه و مجوز مسئولیت قانونی موسسه و اداره امور و تعهدات آن نسبت به مراجعین و اشخاص حقیقی و حقوقی خواهد داشت.
ماده 8- موسس بعنوان مدیر و نماینده قانونی و تام الاختیار موسسه بوده و می تواند در کلیه امور موسسه مداخله نماید خصوصاً در موارد زیر:
الف) تصویب اساسنامه و تغییرات و اصلاحیه های بعدی آن
ب) امور اداری موسسه از هر قبیل- انجام تشریفات قانونی ثبت موسسه- حفظ و تنظیم فهرست دارایی موسسه و تنظیم بودجه- تعیین و پرداخت حقوق و هزینه ها- انتخاب و انتصاب و استخدام متخصصین و کارمندان و کارگران- عقد هرگونه پیمان با شرکت ها و بانک ها و ادارات و اشخاص و مشارکت با سایر موسسات و شخصیتهای حقیقی و حقوقی- تحصیل اعتبار و اخذ وام از بانک ها و موسسات مالی و افتتاح حسابهای جاری و سپرده در نزد بانک ها و موسسات مالی- برداشت و دریافت وجه از حسابهای موسسه – اخذ وام با رهن یا بدون رهن- صدور-ظهرنویسی و پرداخت بروات و اسناد و سفته ها و هزینه ها- مدافعات موسسه چه مدعی باشد یا مدعی علیه در تمام مراجل با تمام اختیارات از رجوع به مراجع و دادگاههای صالحه از بدو الی الختم،
تعیین وکیل، وکیل در توکیل و دادن اختیارات لازمه به نامبرده و عزل وی و قطع و فصل دعاوی با صلح و سازش اختیارات فوق جنبه محدودیت نداشته و هر تصمیمی که موسس (مدیر موسسه) در جهت پیشرفت موسسه اتخاذ نماید متعبر است.
ماده 9- هرگونه تغییر در مواد اساسنامه باید ظرف یک ماه جهت ثبت و انتشار آگهی به اداره ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری اعلام گردد.
ماده 10- سال مالی موسسه از اول فروردین ماه هر سال شروع و به آخر اسفند ماه همان سال خاتمه می یابد به استثنای سال تاسیس موسسه
ماده 11- انحلال موسسه:
موسسه در دو مورد منحل اعلام می گردد.
الف) در صورت لغو پروانه (مجوز) مدیر موسسه از طرف مرجع صادر کننده مجوز.
ب) در صورت فوت یا محجوریت مدیر موسسه و یا به هر نحوی که مدیر موسسه از انجام وظایف قانونی خود سلب صلاحیت گردیده باشد.
ماده 12: در سایر موضوعاتی که در این اساسنامه قید نشده است طبق قانون تجارت و سایر قوانین موضوعه عمل خواهد شد.
ماده 13: این اساسنامه در 13 ماده و یک تبصره تنظیم و تمام صفحات آن به امضاء مدیر موسسه امضاء گردیده است.
مدیرموسسه: سیدمهدی جلالی
مـوسـسـه خـدمـات حـقـوقـی
سیدمهدی جلالی
جهت بالا بردن تراز امنیت روابط وتعاملات شما شهروندان عزیز و آسودگی خاطرتان
بهره گیری از وکـلای رسـمـی دادگـسـتری
و تـحـت نـظـر مـدرس دانـشـگـاه
به شرح ذیل ( و با بهترین هزینه ها ) ارائه خدمت می نماید :
قبول مـشـاوره ، وکـالـت و داوری
در: کلیه امور حقوقی ، کیفری ، خانواده و بین المللی و همچنین :
تـنـظـیـم کلیه عقود و قـراردادهای داخـلی
(کاری ، تجاری ...) و بـیـن الـمـلـلـی
نگارش: دادخواست، شکوائیه، لایحه، سازش نامه و...
پذیرایی:
صبح ها با وقت قبلی؛
عصرها 4:30 إلی 7:30
شماره های تماس:
0933 313 13 03
تلفن_دفتروکیل
09212031370
44 33 45 43
چکیده:
جرم تصرف عدوانی جرمی مستمر است و مادام که تصرف استمرار دارد، مشمول مرور زمان نمی شود.
رأی وحدترویه شماره ۶۵۹- ۷/۳/۱۳۸۱
رأی وحدترویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور بر طبق ماده ۱۷۳ قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری جرایمی که مجازات آنها از نوع بازدارنده باشد باحضور مرور زمان تعقیب آنها #موقوف میشود هرچند #تجاوز به اراضی ملی شده و تصرف عدوانی آن #اراضی با مورد لحاظ قرار دادن ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامی دارای مجازات بازدارنده است ولی چون جرم مذکور از جرایم مستمر میباشد و تا وقتی که تصرف ادامه دارد موضوع مشمول مرور زمان نخواهد شد علیهذا رأی شعبه هشتم دادگاه تجدید نظر استان اصفهان صرفاً از حیث نقض رأی صادره از شعبه سوم دادگاه عمومی دائر به موقوفی تعقیب به اکثریت آرای #هیأت_عمومی #دیوانعالی کشور نتیجتاً قانونی تشخیص و مستنداً به ماده ۲۷۰ قانون مزبور در موارد مشابه برای شعب #دیوانعالی کشور و دادگاهها لازمالاتباع است
#دکترجلالی